زندگینامه مولوی

 

زندگینامه مولوی

 

محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند.مولوی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری (قرن هفتم) در شهر بلخ دیده به جهان گشود و در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هـ قمری بر اثر بیماری ناگهانی که طبیبان از درمان آن عاجز گشتند به دیار باقی شتافت.

مولانا در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد و مریدان و مردم از وجودش بهره‌مند بودند تا اینکه شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی روز شنبه ۲۶ جمادی‌الاخر ۶۴۲ نزد مولانا رفت و مولانا شیفته او شد. در این ملاقات کوتاه وی دوره پرشوری را آغاز کرد. در این ۳۰ سال مولانا آثاری برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه بشری است. و مولانا حال خود را چنین وصف می‌کند:
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر حلقهٔ بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین با وقاری بودم
بازیچهٔ کودکان کویم کردی

مریدان که می‌دیدند که مولانا مرید ژنده‌پوشی گمنام شده و توجهی به آنان نمی‌کند، به فتنه‌جویی روی آوردند و به شمس ناسزا می‌گفتند و تحقیرش می‌کردند. شمس از گفتار و رفتار مریدان رنجید و در روز پنجشنبه ۲۱ شوال ۶۴۳، هنگامی‌که مولانا ۳۹ سال داشت، از قونیه به دمشق رفت. مولانا از غایب بودن شمس ناآرام شد. مریدان که دیدند رفتن شمس نیز مولانا را متوجه آنان نساخت با پشیمانی از مولانا پوزش‌ها خواستند.
پیش شیخ آمدند لابه‌کنان
که ببخشا مکن دگر هجران
توبهٔ ما بکن ز لطف قبول
گرچه کردیم جرم‌ها ز فضول

مولانا فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس را به قونیه باز گردانند. شمس بازگشت و سلطان ولد به شکرانهٔ این موهبت یک ماه پیاده در رکاب شمس راه پیمود تا آنکه به قونیه رسیدند و مولانا از گرداب غم و اندوه رها شد.

پس از مدتی دوباره حسادت مریدان برانگیخته شد و آزار شمس را از سر گرفتند.او سرانجام بی‌خبر از قونیه رفت و ناپدید شد و از تاریخ سفر و چگونگی آن کسی چیزی نمی‌داند.مولانا به شام و دمشق رفت اما شمس را نیافت و به قونیه بازگشت. او هر چند شمس را نیافت؛ ولی حقیقت شمس را در خود یافت و دریافت که آنچه به دنبالش است در خودش حاضر و متحقق است. مولانا به قونیه بازگشت و رقص و سماع را از سر گرفت و جوان و خاص و عام مانند ذره‌ای در آفتاب پر انوار او می‌گشتند و چرخ می‌زدند. مولانا سماع را وسیله‌ای برای تمرین رهایی و گریز می‌دید.

پس از غیبت شمس از زندگی مولانا، با صلاح الدین زرکوب دمخور گردید، الفت او با این عارف ساده دل، سبب حسادت عده‌ای گردید. پس از مرگ صلاح الدین، حسان الدین چلبی را به عنوان یار صمیمی خود برگزید. که نتیجه همنشینی مولوی با حسام الدین، مثنوی معنوی گردیده که حاصل لحظه‌هایی از همصحبتی با حسام‌الدین می‌باشد.


آثار مولانا:
مثنوی معنوی ، غزلیات شمس، رباعیات ، فیه ما فیه ، مکاتیب ،مجالس سبعه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 26 شهريور 1394برچسب:زندگینامه مولوی ،سخنان بزرگان،جملات بزرگان،جملات حکيمانه،کاريکلماتور،جملات عارفانه،جملات فلسفي،آقاي سعيد اکبرزاده تنها شيهان آيکيدو کي شين کاي در ايران ،تنها شيهان آيکيدو کي شين کاي درحال حاضر در ايران آقاي اکبرزاد،آيکيدو کي شين کاي,سعيداکبرزاده تنها مربي آيکيدو کي شين کاي در ايران، آموزش آيکيدو کي شين کاي, آيکيدو کي شين کاي قدرتمندترين آيکيدو دنيا, آيکيدو کي شين کاي پيشرفته ترين آيکيدو جهان, محمد شاملو دان 10 آيکيدو کي شين کاي, محمد شاملو بهترين شيهان آيکيدو ايران , آيکيدو, آموزش آيکيدو, آيکيدو به صورت خصوصي, آيکيدو را ياد بگيريد, از خود دفاع کنيد, دفاع شخصي, بهترين ورزش دفاع شخصي, آيکيدو خصوصي, آيکيدو با بهترين مربي, آموزش آ کيدو با بهترين مربي ها, آي کيدو, آموزش آيکيدو, آيکيدو به صورت خصوصي, آيکيدو را ياد بگيريد, از خود دفاع کنيد, دفاع شخصي, بهترين ورزش دفاع شخصي, آيکيدو خصوصي, آيکيدو با بهترين مربي, آموزش آيکيدو با بهترين مربي ها،ادبيات،ادبيات ايران و جهان،اشعار شعراي ايراني، زيباترين اشعار،اشعار شاعران فارسي زبان،شاعران پارسي گو، زندگي نامه شعرا، ادبيات انگليس، ادبيات فرانسه، ادبيات جهان، , | 4:2 | نویسنده : آقای سعید اکبرزاده |