گزیده سخنان ویلیام شکسپیر
من وقت را هدر دادم و اکنون اوست که مرا هدر میدهد.
***
ای جسارت! دوست من باش.
***
دوستی نعمت گرانبهائی است ،خوشبختی رادوبرابر می کندوبه بدبختی تخفیف میدهد.
***
اگر كسی را دوست داری رهایش كن سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده .
***
از بزرگی نترس؛ بعضی بزرگ زاده میشوند، برخی بزرگی را به دست میآورند و بعضی بزرگی را به دامانشان میاندازند.
***
آه که دروغ چه چهره زیبایی دارد.
***
به لبهایت خوار و خفیف کردن نیاموز که برای بوسیدن آفریده شدهاند.
***
خدا به تو یک صورت داده است و تو از آن صورت دیگری ساخته ای.
***
صورت شما كتابیست كه مردم می توانند از آن چیز های عجیب بخوانند.
***
به عمقت برو، در بزن و بپرس قلبت چه میداند.
***
اگر کلمات نایاب شوند، بهندرت بیهوده مصرف میشوند.
***
با خنده و شادی، بگذار چین و چروکهای پیری از راه برسند.
***
چقدر بدبختند آنان که صبر و شکیبایی ندارند؛ مگر نه آن است که زخم ذره ذره التیام مییابد.
***
ترسو قبل از مرگش بارها میمیرد؛ دلیر فقط یک بار طعم آن را میچشد.
***
عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا .
***
موطن آدمی را در هیچ نقشه جغرافیای نشانی نمی توان یافت، موطن آدمی در قلب همه کسانی است که دوستش دارند!
***
چرخ فلک، قایقهایی را به حرکت در میآورد که پارو آنها را به حرکت درنیاورده است.
***
زندگی داستانی است که یک ابله تعریف میکند؛ پر از غوغا و هیاهو اما نامفهوم.
***
زندگی کمدی است برای کسی که فکر می کند و تراژدی است برای کسی که احساس می کند.
***
اگر غبطه خوردن به عزت و شرافت گناه است پس من مجرمترین روح زمینم.
***
چیزی نداشته باشی؛ چیزی برای از دست دادن نداری.
***
ظن و گمان همیشه در کمین ذهن گناهآلود است.
***
جهنم خالی است چون همه دیوها اینجا هستند.
***
مگر پرتو شمع تا کجا میرسد؛ مرگ خوب هم در این دنیای حرف نشنو همین قدر میدرخشد.
***
من در قید خوشنودی تو، با جوابی که میدهم، نیستم.
***
اگر انجام دادن، به اندازه دانستن نیک از بد آسان بود، نمازخانهها کلیسا بودند و کلبه درویشان قصر پادشاهان.
***
اگر توانستی با نگاه به بذرهای زمان بگویی کدام جوانه میزند و کدام نمیزند، بعد با من حرف بزن.
***
نه خوب است و نه بد؛ فکر ماست که از آن خوب یا بد میسازد.
***
زندگی به اندازه یک داستان تکراری که گوش گنگ مرد خوابآلود را میآزارد خستهکننده است.
***
مثل امواج که به سوی ماسههای ساحل شتابانند لحظات ماست که برای رسیدن به پایان بیقرارند.
***
ای خدا، ای خدا! تا کی اسیر پلیدی [ناشی از] دروغ بمانیم.
***
عشق جوانتر از آن است که بداند وجدان چیست.
***
دختران هیچ نمیخواهند جز شوهر و وقتی به دست آوردند همه چیز میخواهند.
***
هر که سرگیجه دارد فکر میکند دنیا دور خودش میچرخد.
***
آدمها پنجره را به روی طلوع خورشید میبندند.
***
غرورم با ثروتم از دست رفت.
***
چه غم شیرینی است جدایی.
***
شیطان برای رسیدن به مقصودش به کتاب آسمانی هم استناد میکند.
***
گوشهایت را به همه بسپار اما صدایت را به عدهای معدود.
***
به افکارت زبان نده.
***
ظرف که خالی باشد صدای بیشتری دارد.
***
دوران طلایی پیش روست نه پشت سر.
***
اگر اشکی داری آماده شو تا آن را فرو بریزی.
***
دیوانه، عاشق و شاعر از یک قماشند: هر سه اهل خیال.
***
محتوای جاهطلبی بهمثابه سایه رؤیاست.
***
هنوز هنری خلق نشده که افکار را از روی صورت بازسازی کند.
***
هر کس باید با شکیبایی نتیجه رفتارش را تحمل کند.
***
وزن دشمن را بیشتر از آنچه به نظر میآید حساب کن.
***
سه ساعت زودتر بهتر از یک دقیقه دیرتر.
***
برای آن که کار درست بزرگی انجام بدهی، اشتباه کوچک مرتکب شو.
***
آن که تاج بر سر دارد، بیقرار سر بر بالین گذارد .
***
محکوم زمانیم و زمان محکوم گذشتن.
***
هر آنچه گذشت مقدمه است.
***
وقتی پدر به پسر چیزی میدهد هر دو میخندند؛ وقتی پسر به پدر چیزی میدهد هر دو میگریند.
***
وقتی غم میآید، فقط با یک مأمور مخفی نمیآید بلکه با چند لشکر از راه میرسد.
***
آهسته و عاقلانه! آنان که تند میدوند سکندری میخورند.
***
زاده شدن همچون ربوده شدن است، که بعد از آن به عنوان برده فروخته میشوی.
***
یه رفیق تو دربار بهتر از دهشاهی تو کیف جیبیه.
***
یه احمق فکر میکنه عاقله اما یه عاقل میدونه که احمقه.
***
خوبی زیادی هم بد از آب درمیاد.
***
بهتره احمق با حضور ذهن باشی تا با حضور ذهن احمق.
***
آدم تبهکار میرود ولی شرش بعد از او میماند.
***
آن کس که جرأت انجام کارهای شایسته دارد، انسان است.
***
آن کس که مال مرا بدزدد، چیز بی ارزشی را ربودهاست، اما آنکه نام نیک مرا برباید، جزئی از وجود مرا میبرد که او را غنی نمیکند اما در واقع مرا حقیر میسازد.
***
آیا میدانید که انسان چیست؟ آیا نسب و زیبایی و خوشاندامی و سخنگویی و مردانگی و دانشوری و بزرگمنشی و فضیلت و جوانی و کرم و چیزهای دیگر از این قبیل، نمک و چاشنی یک انسان نیستند؟
***
از دست دادن امیدی پوچ و آرزویی محال، خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است.
***
اگر در این جهان از دست و زبان مردم در آسایش باشیم، برگ درختان، غرش آبشار و زمزمه جویبار هریک به زبانی دیگر با ما سخن خواهند گفت.
***
اگر دوازده پسر داشتم و همه را به طور یکسان دوست میداشتم و یازده پسرم را در راه میهن قربانی میکردم، بهتر از این بود که یکی پس از دیگری در بستر خواب بمیرند.
***
امان از وقتی که مردم، دزد عقل را به گلوی خود بریزند، منظور از دزد عقل، مشروبات الکلی است، واقعأ که هیچ عاقلی این کار را نمیکند.
***
اندیشهها، رؤیاها، آهها، آرزوها و اشکها از ملازمان جداییناپذیر عشق میباشند.
***
ای فتنه و فساد، تو چه زود در اندیشه مردان نومید رخنه میکنی.
***
بدیهای ما در دنیا به یادگار میماند و خوبی هایمان همراه با ما به گور میرود.
***
بذلهگویی برازندهترین لباسی است که در یک مجلس میتوان پوشید.
***
برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را نیز بسوزاند.
***
برای لذت بردن کافیست اندکی احمق باشی.
***
به دست آور آنچه را که نمیتوانی فراموشش کنی و فراموش کن آنچه را که نمیتوانی بدست آوری.
***
تردیدهای ما خائنینی هستند که با نصایح خود، ما را از حمله به دشمن باز میدارند، درحالی که تصمیمی راسخ و حملهای به موقع میتواند فتح و پیروزی را نصیب ما سازد.
***
تملق خوراک ابلهان است.
***
جاییکه تخم محبت کاشته شود، شادمانی میروید.
***
جوانی و پیری با یک دیگر قابل مقایسه نیستند. جوانی مایه نشاط و سعادت است و پیری موجب فلاکت و حسرت. جوانی نیمروز زندگانی است و پیری شبانگاه ظلمانی. جوانی دوره خودنمایی و شجاعت است و پیری روزگار ترس و مذلت، جوان چون آهوی وحشی با نشاط و غرور در وادی زنگی میدود و پیر چون مردی لنگ آهسته و با هزار زحمت ، قدم برمیدارد.
***
جوانی جرعهای است فرحانگیز ولی حیف که به پیری آمیخته است.
***
چراغ کوچکی در شب، تاریکی را میشکافد و به اطراف نور میدهد، کار خوب اگرچه کوچک و ناچیز باشد در نظر من کوچک و ناچیز نیست.
***
در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است که اگر آدمی در مجرای آن واقع شود، به ساحل سعادت میرسد وگرنه سراسر عمر وی در گودالهای بدبختی و فلاکت سپری خواهد شد.
***
در سینه خود شرارهای آسمانی دارم که نامش وجدان است.
***
دشمنان بسیاری دارید که نمیدانند چرا دشمن شما هستند ولی همچون سگ های ولگرد هنگامی که رفقایشان بانگ بردارند، آنها نیز پارس میکنند.
***
دنیا مانند یک تماشاخانهاست، هرکس رل خود را بازی میکند و سپس مخفی میشود.
***
دوستی نعمت گرانبهایی است، خوشبختی را دوبرابر میکند و از بدبختی میکاهد.
***
دنیا، سراسر صحنه بازی است و همه بازیگران آن به نوبت میآیند و میروند . نقش خود را به دیگری میسپارند.
***
دیدن و حس کردن، وجودداشتن است، زندگی در اندیشهاست.
***
دیوانه خودش را عاقل میپندارد و عاقل هم میداند که دیوانهای بیش نیست.
***
زنبور هرچقدر باشد،گل از آن بیشتر است؛ دلهای ماتم زده هر اندازه باشند، قلبهای شاد زیادترند.
***
زندگی از تار و پود خوب و بد بافته شدهاست، فضیلت ما وقتی میتواند بر خود ببالد که از خطاهای ما شلاق نخورد و جنایتهای ما وقتی نومید میشود که مورد ستایش فضیلتهای ما قرار نگیرد.
***
سعادتمند کسی است که به مشکلات و مصایب زندگی لبخند زند.
***
شادمانی در خانهای است که مهر و محبت در آن مسکن دارد.
***
شخص عاقل و هشیار به هرجا قدم بگذارد، سعادت و فراغت بال همراه اوست زیرا در جهان بجز خوبی وزیبایی چیزی نمیبیند.
***
عشق غالبأ یکنوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ است!
***
عقل و هوش خود را با خوشی و نشاط دمساز کن تا هزاران آسیب از میان برود و عمرت دراز شود.
***
علامت و نشان حقیقی اصالت و علو شأن، نوازش و ترحم آمیخته با شادمانی و گشادهرویی است.
***
کاری که وظیفه و صمیمیت در آن دخالت دارد، خللپذیر نیست.
***
کسانی که دنیا را از دست میدهند آن را با فکر و وسواس میخرند.
***
کشنده تر از نیش مار ، بچه حقناشناس است.
***
کینه پنهان نمیماند.
***
گذشت زمان هرچه از موهای مردم میکاهد، به خرد آنها میفزاید.
***
گربه ما وقت تولد از آن رو است که به صحنه بزرگ جنون و حماقت وارد شدهایم.
***
مردی که دردرون خویش موسیقی ندارد و نداهای خوش و دلنشین او را تحت تأثیر قرار نمیدهد، برای خیانت، توطئه و غارتگری مناسب میباشد و هیچ کس نباید به او اعتماد کند.
***
مسکنت در کوی هنرمندان و رنجبران راه ندارد و شادمانی در خانوادهای است که مهربانی در آن جا حکومت میکند.
***
مصائب خود را مانند لباستان با کمال بیاعتنایی تحمل کنید.
***
من از خوشبختیهای این جهان بهرهمند گردیدهام زیرا در زندگی عاشق شدهام.
***
من همیشه میل دارم از اشخاص نجیب پیروی کرده و از آنان چیز بیاموزم.
***
موفقیت هائی که نصیب بشر شده عمومأ در سایه تحمل و بردباری بودهاست.
***
میدانیم که چیستیم اما نمیدانیم که چه میشویم.
***
وجود ما به منزلهٔ باغی است که ارادهٔ ما باغبان آن است.
***
وقتی ناراحتی بزرگی پیش آید، رنج و غمهای دیرین از یاد میرود.
***
هر اندازه گناهی بزرگ کهنه شود و به حال اختفا باقی بماند سرانجام هنگام مرگ یا بروز خطر، چون فرصت کشف آن فرارسد، به صورت موحشی زهر خود را برجان آدمی میریزد.
***
هر چه را که دوست داری بدست آور وگرنه مجبور میشوی هر چه را که بدست میآوردی دوست داشته باشی.
***
هرکس فقیر و قانع باشد ثروتمند است.
***
همیشه حرف حق را بدون بیم بیان کن و شیطان را خجل ساز.
***
همیشه کار کنید و بکوشید تا جامه افتخار و عظمت را بپوشید، همیشه در نظر داشته باشید که افتخارات تازهای به دست آورید زیرا افتخارات گذشته همچون شمشیری است که زنگ زده و از رونق افتاده باشد .
***
هیچ چیز ، بد یا خوب نیست، فقط نیروی اندیشه بدی و خوبی و سعادت و شقاوت را میآفریند.
***
یقینأ رفتار حکیمانه یا وضع جاهلانه همچون بیماری از شخصی به شخص دیگر سرایت میکند، پس لازم است که انسانها مواظب انتخاب معاشران خود باشند.
***
اگر تمام شب را بخاطر از دست دادن خورشید گربه کنی لذت دیدن ستارهها را از دست خواهی داد.
***
داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولی نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است.
***
در دریای پرتلاطم زندگی همیشه موجی را می توان یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند.
***
به خدا سوگند که خروارها فریب خوردگی بهتر از یک جو بدگمانی است!
***
احمق ها هیچ گاه کمتر از عهد کنونی محبوبیت نداشتنه اند ، چون خردمندان به جای آنان خودنمایی میکنند و نمیدانند از عقل خود چگونه بهره ببرند زیرا رفتارشان تؤام با تقلید است .
***
من تو را همچون خوابی در خاطر دارم،خوابی زیبا هنگامی که چون پادشاهی می خوابم و وقتی بیدار می شوم تو را در بر ندارم.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.