گزیده اشعار الکساندر پوپ
طبیعت سراسر هنر است، امّا سرّ آن بر تو مکشوف نیست
اتفاق و تصادف، همه طرح و هدایت است که از دیده ها پنهان است
و ناموزونی ها، تمام هم آهنگی هاست که هنوز شناخته نشده است
و شر و بدی های جزیی در نظام کلْ همه خیر محض است
و علیرغم این عقل خطاکار
یک حقیقت چون آفتاب روشن است
و این است که هر چه هست، همه در جای خود نیکوست.
***
انسان به دور از
اشتباه و خطا است!
بخشاینده خدا است
***
خطرناك است،
دانش كم
یا باید آب چشمه را
تا قطره ی آخر نوشید
یا هرگز لب نزد
***
وضع و حال مردمان تنگ فكر
به وضع و حال بطریهای تنگ دهان ماند؛
هرچه كمتر در خود دارند،
با سر و صدای بیشتری
آن را به خارج پرتاب می كنند
***
بهترین راه برای اثبات صفای ذهنی ما
نشان دادن خطاهای آن است؛
نمایش ناپاكیهای بستر نهر
به ما می فهماند
آب
پاك و صاف است
***
اندیشه های ما
در غرفه های بیشمار مغز
با زنجیر ناپیدا
به یكدیگر پیوسته اند
از آنها چون یكی
بیدار شود،
سر بر می دارند هزار تای دیگر نیز
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.